" South of Nowhere "جنوب ناکجاآباد
مجموعه تلویزیونی South of Nowhere «جنوب ناکجاآباد»
ساخت آمریکا با محوریت زندگی روزمره نوجوانان بین سالهای ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸ پخش شده و مورد استقبال زیادی قرار گرفته است. این مجموعه تلویزیونی که در سه فصل ساخته شده و داستان خانوادهای را به تصویر میکشد که از اهایو به لسانجلس مهاجرت میکنند و خود را برای مواجهه با زندگی در شهری بزرگتر چون لسانجلس، به ویژه مدرسه شلوغ و پرجمعیت سه فرزندشان آماده نمیبینند.
ازجنبههای مثبت این مجموعه تلویزیونی، میتوان به آگاهیرسانی و آموزش غیرمستقیم والدین در زمینه مشکلات نوجوانان اشاره کرد. در «جنوب ناکجا آباد» زندگی اعضای خانواده کالینز را میبینیم، که هرکدام داستان و مشکلات خود را دارند و پدر مادری که نمیدانند با مواردی از جمله اعتیاد به مواد مخدر، بارداری ناخواسته در نوجوانی و روابط با همجنس چگونه برخورد کند.
اسپنسر وقتی وقتی مادرش او را در تخت خواب با اشلی میبیند دچار یک آشکارسازی ناخواسته میشود. با این وجود بیشتر محبوبیت «جنوب ناکجا آباد» به دلیل به تصویر کشیدن رابطهای است که «اسپشلی» نامیده میشود. اسپشلی واژهای است که میان طرفداران این سریال برای رابطه دو زن به نامهای اسپنسر و اشلی به کار میرود. با وجود اینکه در این مجموعه تلویزیونی تلاش شده جنبههای مختلف همجنسگرایی به عنوان یک گرایش جنسی به تصویر کشیده شود، دوجنسگرایی آنطور که باید و شاید معرفی نشده است. حتی در مواردی به وضوح شاهد دوجنسگراستیزی هستیم. دوجنسگرایی در این مجموعه تلویزیونی به طور کامل نادیده گرفته میشود و سکسوالیته افراد تنها در قالب دوگانه دگرجنسگرا و همجنسگرا به تصویر کشیده میشود. خانواده کارلینز که برای یک زندگی بهتر و بدست آوردن فرصتهای شغلی واجتماعی به لسانجلس نقل مکان کردهاند محیط فرهنگی متفاوتی را تجربه میکنند. فرزندان سعی میکنند در مدرسه جای خود را پیدا کنند و پدر و مادر در تلاشند که به محیط جدید کارشان عادت کنند. زندگی در لسآنجلس برای اسپنسر- تنها دختر خانواده - فرصت مناسبی فراهم میآورد تا راجع به گرایش جنسی خود بیشتر شناخت پیدا کند. او زمانی که هنوز در اوهایو زندگی میکرد، رابطه عاطفی و جنسی با دوست پسر پیشین خود داشته ولی حس میکند که به دنیای رابطه با جنس دیگر تعلق ندارد، بنابراین تلاش دارد که از همجنسگراییاش اطمینان یابد. در این میان با اشلی دیویس، هم مدرسهای خود دوست میشود.
اشلی در خودشناسی گرایش جنسی به اسپنسر کمک زیادی میکند و در نهایت رابطه قوی و عاشقانه ای بین این دو شکل میگیرد. زمانی که اسپنسر با اشلی صمیمیتر میشود، خود را رسماً همجنسگرا هویت یابی میکند و در برابر فشارهای خانواده کاتولیک خود که با رابطه دوهمجنس به شدت مخالف هستند، ایستادگی میکند. او خود را شناخته و اطمینان دارد که همجنسگرا است، اما شرایط برای دوست او «اشلی» تا حدی متفاوت است. بر خلاف اشلی که زندگی آزادانه ای دارد، اسپنسر در خانوادهای مذهبی و بسته زندگی میکند و با محدودیت های زیادی روبهرو است. به ویژه آن که مادرش به شدت مخالف دوستی دخترش با اشلی است. اسپنسر جذب سبک زندگی اشلی میشود و اشلی پای اسپنسر را به دنیا جدید باز میکند. دنیای هنر و موسیقی و البته دنیای رابطه جنسی و عاشقانهای که بینشان به وجود میآید. اشلی دیویس، دختر جوانی است که هم با دخترها و هم با پسرها رابطه داشته است. او در طول مجموعه تلویزیونی بارها نشان داده است که از نظر میل جنسی، گرایش جنسی سیالی دارد. با این حال اما نه تنها هیچگاه در این مجموعه به دوجنسگرا بودن او اشاره نمیشود، بلکه حتی شاهد دیالوگهای توهینآمیز نسبت به او به دلیل روابط جنسی او با همجنسها و غیرهمجنسهایش هستیم. اشلی، فرزند یکی از سلطانهای موسیقی راک دهه ۸۰ میلادی است و رویای ادامه دادن راه پدر را در سر دارد. دوست دارد ستاره موسیقی راک شود و از محدودیت و قید و بندهای اجتماعی فاصله بگیرد. او دختری سرکش است که دوست دارد سبک زندگی خودش را داشته باشد، گیتار بزند، مهمانی برود، مست کند و کلیشه ها و روزمرگیهای مردم عادی را نداشته باشد. او دختری است که دیگران او را به عنوان یک همجنسگرای آشکار میشناسند، ولی خودش نیازی به برچسب زدن به گرایش جنسیاش نمیبیند. با این همه به دوجنسگرایی او هرگز اشارهای نمیشود. اشلی پیش از این با پسر هم مدرسه خود، ایدن رابطه جدیای داشته است.
او زمانی که هنوز دانش آموز دبیرستان بوده از ایدن باردار میشود و با وجود اینکه قصد داشته بارداری را ادامه دهد تا دارای فرزندی شود، بارداریاش ناخواسته پایان میپذیرد. پس از ایدن، اشلی رابطههای جنسی متعددی را با دختران تجربه میکند. او عاشق اسپنسر میشود، اما با وجود احساسات جدی نسبت به او نمیتواند حس خود را به ایدن انکار کند. یکی از مواردی که سیالیت گرایش جنسی اشلی در آن نادیده گرفته میشود، زمانی است که گلن برادر اسپنسر به او اطمینان میدهد که اشلی «همجنسگرا» شده است، و بنابراین دیگر برخلاف گذشته به جنس دیگر گرایش ندارد. این گفتگو بین اشلی و اسپنسر در قسمت اول فصل اول مجموعه تلویزیونی و بعد از این که اسپنسر از رابطه پیشین اشلی با ایدن و پایان یافتن ناخواسته بارداری اشلی مطلع میشود، صورت میگیرد:
- اسپنسر: تو کِی
- …
- اشلی: حدود یه سال پیش بود. خیلی خب؟ من میخواستم نگهاش دارم. یه نفر که بالاخره بتونم عاشقش بشم. و یکی که عاشقم باشه فقط به خاطر خودم… و من از دست دادمش. با تمام چیزهای خوب زندگیم.
- اسپنسر: متأسفم.
- اشلی: ببین میشه فقط از اینجا بریم؟
- اسپنسر: من گیج شدم. من نمیفهم . بالاخره تو چی هستی؟ همجنسگرا؟ دگرجنسگرا؟ همه موارد؟
در جواب اسپنسر اشلی معروف ترین دیالوگ اشلی که میگوید:
- من اهل برچسب نیستم.
- اسپنسر: خب، هرکسی روی کره زمین برچسب لازم داره.
اشلی شاید نخواهد خود را با برچسب یا نام خاصی معرفی کند و در این که هرکس آزاد است تا خود را با نام و گرایشی که با آن احساس راحتی میکند، معرفی کند شکی نیست. با این حال، چه به برچسبها اهمیت دهد یا نه، همچنان برچسبهای مختلفی از سوی جامعه به او زده خواهد شد، اما مسالهای که وجود دارد این است که انعطافپذیری میل جنسی اشلی در هیچ جای مجموعه تلویزیونی به رسمیت شناخته نمیشود. حتی در مواردی اشلی، کشش به جنس دیگر را در خود انکار میکند. با وجود این که اشلی با ایدن رابطه داشته و قبلا به اسنپنسر گفته بود اهل برچسب زنی بر خودش نیست، اسپنسر بارها در میان صحبتهایش اشلی را همجنسگرا خطاب میکند. اشلی نه تنها انکار نمیکند، بلکه انگار پذیرفته است که باید همجنسگرا خطاب شود. در این مجموعه تلویزیونی وجود دوجنسگرایان حتی از جانب جامعه رنگین کمانی نیز کاملاً انکار میشود. در قسمت پنجم فصل دو، در مدرسه نمایشگاهی برگزار میشود.
در این نمایشگاه غرفههای کوچک متعددی وجود دارد که گروههای فعال در مدرسه درباره مشاغل مختلف به دانش آموزان اطلاعات ارائه میدهند و کمک میکنند تا دانشآموزان فعالیتهای مورد علاقه خود را انتخاب کنند. یکی از این غرفه ها «همجنسگرایان و دگرجنسگرایان آمریکا» نام دارد و مسئول غرفه، گروه را اینگونه توصیف میکند: «گروهی برای این که همه دانشآموزهای امریکا با هر گرایش جنسی با همدیگه باشن» این گروه، گروه کوچکی است که در آن درباره نیازهای اقلیتهای جنسی و استراتژیهای مقابله با همجنسگراستیزی بحث میکنند. اما پرسشی که اینجا مطرح میشود این است که چطور قرار است کلیه دانش آموزان با تمام گرایشهای جنسی در این گروه حضور یابند در حالی که اسم گروه به تنهایی خبر از دو قطبی بودن گرایش جنسی میدهد؟ در نام این گروه از بین گروههای مختلف رنگین کمانی فقط از همجنسگرایان نام برده شده و این به تنهایی گواه بر نادیده گرفتن دوجنسگرایی به عنوان گرایش جنسی مستقل و البته ترنسها است.
در فصل اول قسمت پنجم، اشلی فیلم مستندی از اطرافیانش با دوربین ضبط میکند تا در یک جشنواره فیلم کوتاه شرکت کند. این فیلمی در زمینه کشمکش یک رابطه جنسی است که این سوال در آن مطرح میشود: «اولین بار که رابطه جنسی داشتین چه زمانی بود؟ با چه کسی بود؟ آیا لذت بردید؟» هنگامی که خود اشلی در ویدئو به این سوال پاسخ میدهد، میگوید: «اولین سکس من با یه دختر شگفتانگیز بود. این پسره که باهاش قرار داشتم، منو به خاطر یه دختر دیگه ول کرد و رفت. من رو ول کرد و من کاملاً سرگردون شدم. و این دختری که دربون اونجا بود بهم پیشنهاد داد که منو میرسونه… مگی… ما آخرش رفتیم خونهاش. من فقط فکر میکردم که این میتونه یه تجربه باشه… و خیلی آرامشبخش بود، دلپذیر، سکسی... خوش گذشت. فقط شهوانی بود.» بدین ترتیب اشلی به طور کامل رابطههای پیشین خود با ایدن را منکر میشود و آنرا اصلاً رابطه جنسی به حساب نمیآورد.
ولی در فصل دو و بعدها در فصل سه، بطور آشکارامیبینیم که مجدداً به رابطه با ایدن باز میگردد. اگر رابطه او با پسرها به ویژه ایدن رضایت بخش نبوده، پس چرا باز رابطه با او را آغاز میکند؟ اینجا کاملاً آشکار است که اشلی سعی دارد احساسات خود را نسبت به جنس دیگر سرکوب کند، چراکه از سوی اطرافیانش همجنسگرا خطاب میشود و از او انتظار میرود که تجربه لحظات رمانتیک و لذتبخش او فقط با زنان بوده باشد. در واقع اشلی تحت فشار دیدگاههای منفی جامعه قرار میگیرد که سیالیت گرایش جنسی او در آن تعریف نشده است. چه در میان جامعه همجنسگرایان و چه در میان جامعه دگرجنسگرایان. از میانههای فصل دوم، از طرفی رابطه اسپنسر و اشلی رسمی میشود و از طرفی روابط دوستانه بین اشلی و ایدن بیشتر میشود. اسپنسر از حضور دوباره دوست پسرسابق اشلی در زندگیاش احساس خطر میکند و از ایدن میخواهد که در این رابطه عقب نشینی کند و رابطه او با اشلی را خراب نکند. در قسمت پایانی فصل دوم و در مهمانی پایان سال دبیرستان بین اشلی و اسپنسر بحث بالا میگیرد.
وقتی اسپنسر میبیند اشلی و ایدن با هم میرقصند، عصبانی میشود. ایدن از اسپنسر بابت عمل نکردن به خواسته او و دوری از اشلی عذرخواهی میکند اما اشلی که این گفتگو را میشنود ناراحت میشود که چرا اسپنسر به او بدبین بوده است. اسپنسر با ناراحتی از اشلی میپرسد آیا ایدن را بیشتر دوست دارد؟ در همان میان ایدن اصرار میکند که حس میکند رابطهای بین او و اشلی وجود دارد و میخواهد با اشلی باشد. اشلی در موقعیت حساسی قرارگرفته است. از طرفی اسپنسر را دوست دارد و از طرفی حس عاطفی به دوست پسر سابق خود دارد ولی از درخواست ناگهانی ایدن برای شروع رابطه و سوال اسپنسر غافلگیر شده است. در نهایت در حالی که گیج شده و سعی میکند اوضاع را آرام کند میگوید: «هی آروم باشین. من خودم انتخاب میکنم که کی رو دوست داشته باشم.» و اسپنسر که در آستانه گریه کردن است میگوید «پس تصمیمت رو بگیر دیگه» تا پیش از این کشش جنسی اشلی نادیده گرفته میشد و تحت فشار بود، اما اکنون فشار دیگری را باید تحمل کند، فشار و اجبار برای انتخاب میان دگرجنسگرایی و همجنسگرایی. اما رویکرد دوجنسگراستیزانه داستان به اینجا ختم نمیشود. زمانی که ماجرا جلوتر میرود، زندگی و رفتار جنسی اشلی عملاً به نقطه ضعفی تبدیل میشود تا هرکس که قصد توهین یا آزار او را داشته باشد، دست روی آن بگذارد.
در فصل سه زمانی که رابطه ی اسپنسر و اشلی بهم خورده، اشلی به رابطه با ایدن باز میگردد و مجدداً با او رابطه جنسی برقرار کند. زمانی که متوجه میشود که اسپنسر با دختر جدیدی وارد رابطه شده، سعی میکند رابطه با اسپنسر را از سر بگیرد، ایدن که طاقتش به سر آمده در میان دعوا میگوید: «هروقت که عشقت میکشه و راحتی همجنسگرایی، به من که میرسی دگرجنسگرا میشی؟!» این سخن از جانب پسری که اشلی عاشقش بوده است، برای اشلی بسیار توهین آمیز است. از دیگر مصادیق دوجنسگراستیزانه و توهین آمیز در این سریال، سخنان "کایلا" خواهر ناتنی اشلی است که در قسمت یازده فصل سوم مطرح میشود. اشلی و کایلا هردو وارد عرصه موسیقی شده اند و به
همین دلیل بسیار در کانون توجهات قرار گرفتهاند. زمانی که کایلا مست میکند و حرفهای نامناسبی میزند، شخصی از حرفهای او فیلمبرداری میکند و برای بیاعتبار کردن اشلی و کایلا ویدئو را روی اینترنت قرار میدهد. کایلا در این ویدئو میگوید: «و حالا از اشلی، اشلی رو عاشقشم. عشق همجنسگرایانه منظورم نیست بالاخره ما باهم خواهریم ولی هیچی جلودارش نیست. اون یه فاحشه تموم عیاره. هاهاهاا...شوخی کردم بابا… نه حالا واقعاً یه جوراییه، دوست دختر داره، دوست پسر داره، دوست روز مبادا داره... قسم میخورم با تهیه کننده برنامه هامون ریختن رو هم و… مطمئنم! »
اشلی از همه جهات مورد آزار و رفتارهای تبعیض آمیز دوجنسگراستیزانه قرار میگیرد و گرایش جنسی او نادیده گرفته میشود. از سویی دوست دخترش به او بدبین و شکاک است، از سویی دیگر دوست پسرش به او توهین میکند و باور ندارد که اشلی دوستش دارد و در نهایت از سوی خواهرش فاحشه خطاب میشود و ویدئو این صحبتها در اینترنت پخش میشود. این در حالی است که خواهر او نه تنها روابط متعدد همزمان با مردان دارد، بلکه در مواردی این روابط همزمان را از شرکای جنسیاش پنهان میکند. در نهایت در این مجموعه تلویزیونی که توجه ویژه ای به همجنسگراستیزی شده است و آشکارا همجنسگراستیزی را مورد انتقاد قرار میدهد، توجهی به دوجنسگراستیزی نشده است. مساله ای که اشخاصی مانند اشلی را تحت فشاری مضاعف قرارمیدهد.
نمایش
کلیه نظرات پس از بررسی و تایید مدیر وبسایت، بهصورت عمومی منتشر میشوند