سوال هایی که نباید پرسید!
"دوجنسگرایی هم کلک خوبیست، نه؟ همهجنسگرایی که بهترین کلک دنیاست!"
خیلی مهم است که شما باور داشته باشید مجبور نیستید به عنوان یک دوجنسگرا یا همهجنسگرا خودتان و وجودتان را توجیه کنید و دیگران را ۱۰۰٪ متقاعد کنید که این گرایشها و افرادی با این گرایش واقعاً وجود دارند. با این حال این پرسشهای رایج را برای شما اینجا فهرست کردهایم تا بدانید چرا نباید این سوالها را پرسید یا چه جوابهایی را میتوانید آماده در آستین داشته باشید!
- "یک عالمه سکس داری نه؟! "
درباره سکسوآلیته دوجنسگراها و همهجنسگراها همیشه اغراق میشود. همه فکر میکنند آنها همیشه در حال رابطه جنسی چند نفره هستند و لباسها و رفتارهای جنسی عجیب و غریب دارند! دلیل همه اینها نوع نمایش این گرایش جنسی در رسانههاست. اینکه دوجنسگراها و همهجنسگراها به دستههای بیشتری از انسانها علاقهمند میشوند، دلیلی بر فراگیر بودن رابطههای جنسی یا عاطفی موازی در این گروه نیست! درست مثل کسانی که خود را دگرجنسگرا میدانند، برخی از دوجنسگراها یا همهجنسگراها اهل رابطههای موازی هستند و برخی دیگر هم در هر رابطه تنها با یک نفر میمانند. این پیشداوری غلط در مورد این گرایش جنسی میتواند موجب آزارهای جنسی و روانی خاص این گروه شود.
- "الآن که با فلانی - از جنس مخالف - هستی دیگه دگرجنسگرا شدی ؟!"
وقتی یک فرد دوجنسگرا یا همهجنسگرا رابطهای با شخصی با جنسیت مخالف خودش آغاز میکند، همه فکر میکنند "بالاخره انتخاب کرد". جنسیت و گرایش جنسی بازی فوتبال نیست که مجبور باشیم یک طرف زمین را انتخاب کنیم. فقط به این دلیل که یک نفر که خود را دوجنسگرا یا همهجنسگرا میداند رابطهای را آغاز کرده، بسته به جنسیت یا جنس طرف مقابل، همجنسگرا یا دگرجنسگرا نمیشود. باور کنید که دوجنسگرایی و همهجنسگرایی مثل باقی گرایشهای جنسی واقعی هستند!
- " ولی بین خودمان باشد، دوجنسگرا و همهجنسگرا وجود ندارد، نه؟"
درست است! وجود ندارند! برای همین شما دارید همین حالا با حجمی از هوا صحبت میکنید! اگر الآن روبرویتان کسی نیست، لابد طرف دوجنسگرا یا همهجنسگرای مورد نظر شما حوصلهاش از دست شما سر رفته و شما را به حال خودتان رها کرده! شاید بهخاطر همین باور غلط است که این دوگرایش در سایه همجنسگرایی کمرنگ میشوند و افرادی که این گرایش را دارند نادیده گرفته میشوند.
- "یعنی تو گی / لزبین واقعی نیستی؟"
تیر خلاص! این دقیقاً کاریست که خودآگاه و ناخودآگاه برای حذف دوجنسگراها و همهجنسگراها در جامعه LGBT انجام میشود و دقیقاً به همین دلیل هم بسیاری از افرادی با این دو گرایش ابراز میکنند جای خود را در جامعه رنگینکمانی پیدا نمیکنند. خوب است بدانید عدم پذیرش بر سلامتی روانی دوجنسگرایان و همهجنسگرایان تاثیرات منفی شدیدی میگذارد.
- "ولی دوجنسگراها و همهجنسگراها آنقدرها هم زیاد نیستند!"
باز هم یک پیشداوری غلط دیگر. پژوهشها نشان میدهند دوجنسگراها از لحاط جمعیت سومین گروه در جامعه LGBT انگلستان هستند. شاید این هم یکی دیگر از آثار پیشداوریهای رایج باشد. حتی در سریالی مثل "نارنجی نام جدید سیاه است" که سریالی پیشرو محسوب میشود، پایپر هرگز یک دوجنسگرا معرفی نمیشود. او یک دگرجنسگراست که تنها در مدت کوتاهی با یک زن هم رابطهای جدی داشته است.
- " این دوران زندگیت هم میگذره. حالا میخوای از کمد هم بیای بیرون و آشکارسازی کنی؟"
دوجنسگرایی و همهجنسگرایی هم مثل باقی گرایشهای جنسی غیر از دگرجنسگرایی آشکارسازی لازم دارند. اما واقعیت این است که افرادی با این گرایش کمتر آشکارسازی میکنند. میپرسید چرا؟ باقی سوالها را بخوانید و تصور کنید در هر مرحله از زندگی مجبور باشید به چنین سوالاتی جواب دهید.
- "حالا راستش را بگو! زنها را بیشتر دوست داری یا مردها را؟"
این دیگر چطور سوالیست؟ مثل سوال "مادرت را بیشتر دوست داری یا پدرت را" که از همه در کودکی میپرسند؟ بله، درست است که سکسوالیته یک اسپکتروم پیوسته است و بعضی از دوجنسگراها یا همهجنسگراها یک دسته، زنان یا مردان را بیشتر ترجیح میدهند اما طرح این سوال تلاشی خودآگاه یا ناخودآگاه برای جادادن افراد در یکی از این دو دسته است : همجنسگرا یا دگرجنسگرا. طبیعتاً این، پرسشی بسیار خصوصی است و به احتمال زیاد اگر جوابی به آن داده شود، با راحتی نیست.
- "داری فقط جلب توجه میکنی، نه؟"
این تفکر که افرادی هستند که با گرایش جنسیشان خواهان رفع عطش توجهشان هستند واقعاً خندهدار - و احمقانه - است، بویژه اگر یادمان باشد دوجنسگراها و همهجنسگراها از همه طرف تحت فشار هستند و گرایشهایشان یا معمولاً به رسمیت شناخته نمیشود یا تصویر رابطههای جنسی دستهجمعی با شرکت انواع جنسیتها در ذهن میآورد.
نمایش
کلیه نظرات پس از بررسی و تایید مدیر وبسایت، بهصورت عمومی منتشر میشوند