غیبت شخصیت های دوجنسگرا در کتاب های کودکان و نوجوانان
در چند دهه گذشته با فعالتر شدن جنبشهای دگرباشان جنسی در کشورهای مختلف، کودکان و نوجوانان دگرباش و مشکلاتی که به دلیل گرایش یا هویت جنسیشان در خانواده، مدرسه و به طور کلی جامعه با آنها مواجه میشوند، مورد توجه قرار گرفته است. از سویی دیگر، زندگی و ازدواج با همجنس در کشورهای مختلف قانونی شده است و برخی از این زوجها نیز بچه دار شدهاند یا کودکانی را به فرزندی پذیرفتهاند. در نتیجه برای پاسخگویی به نیاز کودکان و نوجوانان دگرباش و نیز والدین رنگینکمانی کتابهای زیادی برای کودکان و نوجوانان درباره دگرباشان جنسی به زبان انگلیسی منتشر شده است.
اما این کتابها به ندرت به دوجنسگرایی به عنوان یک گرایش جنسی مستقل پرداختهاند و گاهی نیز نگاه مثبتی به دوجنسگرایان نداشتهاند. بی. جی.اپستپن در مقاله ای با عنوان «مشکل عدم حضور دوجنسگرایان: دوجنسگرایی در کتابهای گروه سنی جوان» (۱) با بررسی رمانهای مختلفی که در سه دهه اخیر برای کودکان و نوجوانان درباره دگرباشان جنسی به زبان انگلیسی نوشته شدهاند، نشان میدهد که دوجنسگرایان و دوجنسگرایی در این کتابها غایب هستند.
او معتقد است ممکن است یکی از دلایل کمی تعداد شخصیتهای دوجنسگرا در رمانهای کودکان این باشد که شاید برای دوجنسگرایان مدتی طول بکشد تا گرایشششان را به بیش از یک جنس و یا جنسیت بپذیرند و به عنوان دوجنسگرا آشکارسازی کنند، اما از سویی دیگر حتی شخصیتهای بزرگسال داستانهای کودکان، مثلاً والدین نیز به ندرت دوجنسگرا هستند. علاوه بر این دوجنسگرایان امروزه به صورت کلی در جامعه و به همان صورت خاص در داستانها چندان قابل مشاهده نیستند. آنها اگر با جنس مخالفشان باشند دگرجنسگرا و اگر با همجنسشان باشند همجنسگرا به نظر میآیند. نویسندگان کتابها معمولاً درباره روابط قبلی شخصیتها توضیح نمیدهند و در بسیاری از موارد هم معلوم نیست که آیا کودکان نتیجه روابط قبلی مادران یا پدران با جنس مخالف بودهاند یا با لقاح مصنوعی با اسپرم اهدایی و یا رحم اجارهای به دنیا آمده اند یا به فرزندخواندگی پذیرفته شده اند.
حتی در مواردی هم که شخصیتهای داستان تجربه رابطه با هر دوجنس را دارند، معمولاً نویسنده توضیحی درباره گرایش جنسی آنها نمیدهد.
مثلاً در داستان «همخانه پدر» (۲) پدری بعد از جدایی از مادر فرزندش با مرد دیگری وارد رابطه شده است، اما نویسنده داستان توضیحی نمیدهد که آیا این پدر، خودش را دوجنسگرا میدانسته یا پس از این که متوجه همجنسگراییاش شده از همسر سابقش جدا شده است. او رمانهای متعددی را مثال میزند که در آنها شخصیتهایی که به بیش از یک جنسیت گرایش جنسی داشتهاند، سردرگم و نگران بودهاند. آنها همواره سعی داشتهاند کشف کنند که در دوگانه دگرجنسگرا/همجنسگرا به کدام گروه تعلق دارند و از اینکه نمی توانستهاند خودشان را در این دوگانه تعریف کنند، آشکارا ناراضی بودهاند.
در این رمانها معمولاً حتی نامی هم از دوجنسگرایی به میان نمیآید و در مواردی هم که واژه «دوجنسگرا» استفاده میشود، دوجنسگراهراسی و دوجنسگراستیزی درونی شده بین شخصیتهای دوجنسگرا رایج است. از جمله در رمانهای «ملاقات پسر با پسر» (۳)، پسر دوجنسگرای داستان از اینکه فقط به یک جنس علاقهمند نیست ناراحت است و اینطور که گفته میشود شخصیت دوجنسگرای داستان مثل «مثلث برمودا» به رابطه جنسی اعتیاد دارد. (۴) در «سالی که آنها کتابها را سوزاندند» (۵) و همچنین «صورتی» (۶)، شخصیتها بین دگرجنسگرایی و همجنسگرایی سرگرداناند، اما هیچگاه به دوجنسگرایی به عنوان یک گرایش جنسی اشاره نمیشود.
از سویی دیگر اپستین به رمانهای دیگری هم اشاره میکند که شخصیتهای همجنسگرا یا تراجنسی رمانها دید منفی به دوجنسگرایان دارند. در رمان «من جی هستم» (۷)
دانشآموزان یک دبیرستان ویژه دگرباشان جنسی در آمریکا میگویند که دوجنسگرایی کثیف است و به طور کلی این درک مدام در داستان تکرار میشود که دوجنسگرایی برای همه، چه برای دگرجنسگرایان و چه برای دگرباشان غیرقابل قبول است. بنابراین احتمالاً خواننده نوجوان نتیجه خواهد گرفت که باید دوجنسگراییاش را پنهان کند تا مورد پذیرش قرار گیرد. البته رمانهای محدودی هم نوشته شدهاند که نگرش مثبتی به دوجنسگرایی داشتهاند، از جمله رمان «دوست پسرها با دوست دخترها»(۸) نوشته الکس سانچز که در سال ۲۰۱۱ به چاپ رسیده است و پیش از این در سایت دوجنسگرا معرفی شده است.
اپستین در این مقاله که در ویژه نامه نشریه علمی پژوهشی دوجنسگرایی درباره دوجنسگرایی و آموزش در سال ۲۰۱۴ منتشر شده است، تأکید میکند حضور شخصیتهای دگرباش جنسی در کتابهای کودک و نوجوان میتواند به کودکان و نوجوانان در شناخت گرایش و هویت جنسی و جنسیتیشان کمک کند. همچنین میتواند به آنها احترام به دیگران را بیاموزد. این کتابها به کودکان نشان میدهند که عشق میتواند بین افرادی با گرایشها و هویتهای جنسی و جنسیتی متفاوت وجود داشته باشد و تنها محدود به رابطه بین یک مرد و یک زن بیولوژیک نیست.
بنابراین کودک میآموزد که خانواده نیز میتواند اشکال مختلفی داشته باشد و نه تنها آمادگی احترام به سایر کودکانی که در خانوادههای غیردگرجنسگرا زندگی میکنند را پیدا میکند، بلکه حتی میتواند عشق والدیناش را به همجنسشان درک کند یا در آینده عشق و تشکیل خانواده با همجنس را برای خودش نیز متصور شود، اما به نظر میرسد در غیاب شخصیتهای دوجنسگرا یا با ارائه تصویری منفی از دوجنسگرایان در کتابهای داستان، نگاه به این گرایش جنسی در قالب دوگانه دگرجنسگرا و همجنسگرا و تقویت تکجنسگرامحوری(۹) در نسلهای آینده نیز بازتولید خواهد شد.
۱- B. J. Epstein (2014) “The Case of the Missing Bisexuals”: Bisexuality in Books for Young Readers, Journal of Bisexuality, 14:1, 110-125, DOI: 10.1080/15299716.2014.872483 ۲-Willhoite, M. (1991). Daddy’s roommate. Los Angeles, CA: Alyson Books. ۳- Levithan, D. (2003). Boy meets boy. New York, NY: Alfred A. Knopf Books for Young Readers. ۴- Johnson, M. (2004). The Bermudez triangle. London, UK: Puffin. ۵-Garden, N. (1999). The year they burned the books. New York, NY: Farrar, Straus and Giroux. ۶- Wilkinson, L. (2009). Pink. Crows Nest, Australia: Allen & Unwin ۷- Beam, C. (2011). I am J. New York, NY: Little Brown. ۸- Alex Sanchez (2011) Boyfriends with Girlfriends, Simon & Schuster ۹- Monosexism
نمایش
کلیه نظرات پس از بررسی و تایید مدیر وبسایت، بهصورت عمومی منتشر میشوند