آنچه هیچجنسگراهای ایرانی روایت میکنند
روز ۲۲ اکتبر (۳۰ مهر) روز جهانی آگاهیرسانی درباره هیچجنسگرایی یا بیجنسگرایی (asexuality) نامیده شده است. به همین مناسبت روایت چند نفر از افرادی که خود را هیچجنسگرا هویتیابی میکنند، منتشر میکنیم. امیدوارم خواندن این مطالب به از یک سو به هیچجنسگرایان دیگر کمک کند که خودشان و گرایش جنسیشان را بیشتر از گذشته بپذیرند و از سویی دیگر به همه ما هم کمک کند که بیشتر به تنوع گرایشهای جنسی احترام بگذاریم. اگر شما هم هیچجنسگرا هستید یا با افراد هیچجنسگرا در رابطه هستید یا بودهاید، میتوانید تجربههاتان را برای ما ارسال کنید. وبسایت دوجنسگرا به غیرتکجنسگرایی میپردازد و تنها مختص دوجنسگرایان نیست. روز ۲۲ اکتبر (۳۰ مهر) روز جهانی آگاهیرسانی درباره هیچجنسگرایی یا بیجنسگرایی (asexuality) نامیده شده است. به همین مناسبت روایت چند نفر از افرادی که خود را هیچجنسگرا هویتیابی میکنند، منتشر میکنیم. امیدوارم خواندن این مطالب به از یک سو به هیچجنسگرایان دیگر کمک کند که خودشان و گرایش جنسیشان را بیشتر از گذشته بپذیرند و از سویی دیگر به همه ما هم کمک کند که بیشتر به تنوع گرایشهای جنسی احترام بگذاریم. اگر شما هم هیچجنسگرا هستید یا با افراد هیچجنسگرا در رابطه هستید یا بودهاید، میتوانید تجربههاتان را برای ما ارسال کنید. وبسایت دوجنسگرا به غیرتکجنسگرایی میپردازد و تنها مختص دوجنسگرایان نیست. فردی که با گرایش جنسی اسکشوالیتی که به فارسی هیچجنسگرایی یا بیجنسگرایی ترجمه شده است، هویتیابی میکند، تمایل به برقراری رابطه جنسی با دیگران یا خودارضایی ندارد و یا ممکن است تنها در شرایط خاصی این تمایل را داشته باشد. در ادامه این روایتها را با هم میخوانیم:
پاسخ ساده است: من یک بیجنسگرا هستم من یک زن هستم، زنی ۲۲ساله، مجرد و بی هیچ رابطه عاطفی و جنسی. هر چند همیشه به این صورت نبوده اما به احتمال زیاد بعد از این مدت طولانی که ارتباطی با شخصی نداشتم این گونه خواهد بود. پس از گذراندن تجربههای جنسی نه چندان فراوان (به دلیل اینکه گرایش من بیجنسگرایی بود و من اطلاعی در این مورد نداشتم ) از خودم پرسیدم که چرا من تا به حال تجربههایی جنسی داشتم در صورتی که به رابطه جنسی نه با مرد ونه با زن علاقهای نداشتم و حسی در من نبوده، به خاطر ندارم که پس از سکس لذتی برده باشم و یا احساس نیاز به سکس با کسی داشته باشم و تجربههای من همگی برای پاسخ دادن به نیاز دوست مقابلم و یا حس عاطفی بوده که به آن اشخاص داشتهام. در واقع نمیتوانم بگویم که به دیگران علاقه و عاطفهای رمانتیک نداشتهام. البته که تجربههایی در خصوص هر دو جنس داشتهام اما نیاز جنسی و میل به روابط جنسی را در وجود خودم و تمایلاتم هرگز نیافتم و متوجه شدم که سکس باعث آزار من میشود. زمانی که متوجه این مسئله شدم از سکس کردن امتناع ورزیدم. چون نمیخواستم برای لذت دیگری یا همپا شدن با شخص مورد علاقهام خودم آسیب ببینم.از آنجایی که پارنترهای عاطفی در ۹۹درصد مواقع خواهان سکس هستند روابط رمانتیکی که پس از شناخت خود داشتم هیچگاه به سرانجامی نرسیدند و من تنها هستم و حداقل اینکه آرامش دارم. چون کاری که دوست ندارم را انجام نمیدهم چون من یک بیجنسگرا هستم و خوشحالم که گرایش خود را شناسایی کرده و اعتماد بنفس و حال خوب به من برگردانده شده است. چند باری این مسئله را با پارنترهای عاطفیام در میان گذاشته و محکوم به دروغگویی شدهام و یا گفته شده که لابد از جایی دیگر تامین جنسی میشوم. متاسفانه در ایران اطلاعات در این مورد بسیار کم است. حتی خود من تا قبل از مطالعات در این خصوص فکر میکردم من از لحاظ جنسی سردم، یا بیمارم و هزاران حدس و گمان. اما پاسخ ساده است. من یک بی جنسگرا هستم.
خودم را ایسکشوال و هومورمانتیک میدانم من یک دختر ۲۴ ساله هستم که تا حالا رابطه جنسی نداشتهام، اما خودم را ایسکشوال و هومورمانتیک میدانم. البته اینکه تجربهای نداشتم باعث میشود بعضی وقتها به گرایشم شک کنم، ولی خب به نظرم همانطور که لازم نیست همه دگرجنسگراها رابطه با همجنس را امتحان کنند، تا از گرایششان مطمئن شوند، ایسکشوالها هم لازم نیست حتماً رابطه جنسی را تجربه کنند، و این چیزی است که هر فردی در درون خودش میتواند بفهمد. میخواهم تعریف کنم که این تجربه برای من چه طور بود. من از بچگی فانتزیهای رمانتیک خیلی زیادی داشتم. به اینکه یک نفر مرا بغل کند یا ببوسد خیلی فکر میکردم و این حس خیلی خوبی به من میداد. وقتی به بلوغ رسیدم، یک سری فانتزیهای جنسی هم در ذهنم شروع شدند (که حتی گاهی با آنها خودارضایی میکردم و هنوز هم میکنم)، اما این فانتزیها هیچوقت یک عمل جنسی مستقیم را در بر نمیگرفتند و من هم هیچوقت دوست نداشتم و ندارم که رسیدن به ارگاسم را با یک نفر دیگر تجربه کنم. با توجه به اینکه همیشه فانتزیهای خیلی زیادی داشتم و خیلی خوب میدانم که چه چیزهایی دوست دارم، فکر میکنم اگر رابطه جنسی هم مورد علاقه من بود، باید حداقل یک بار فکرش به ذهنم میرسید، اما هیچوقت اینطور نشد. اولین بار وقتی تست مقیاس کینزی را برای تعیین گرایش جنسی دادم، به این نتیجه رسیدم که من ایسکشوال هستم. بعد از آن شک داشتم که نکند من از سکس میترسم، اما حتی بعد از اینکه با هم اندام جنسی منسوب به زنان و هم مردان آشنا شدم و حتی توانستم آنها را به راحتی در فیلم های پورن ببینم، باز هم فهمیدم که دوست ندارم رابطه جنسی داشته باشم. اما به نظرم خیلی مهم است که دیگران بدانند افراد ایسکشوال هم میتوانند یک نفر را خیلی زیاد دوست داشته باشند، میتوانند خودارضایی کنند و پورن ببینند و میتوانند کارهایی مثل بوسیدن و بغل کردن یا حتی خوابیدن کنار یک نفر را دوست داشته باشند. یک ویدیوی آموزشی از مجموعه ویدیوهای آموزشی را به طیف هیچجنسگرایی اختصاص دادیم
: https://www.youtube.com/watch?v=ggz-IZdMmi4
برای اطلاعات بیشتر درباره هیچجنسگرایی میتوانید ویدئویی را که پیشتر سال گذشته زیرنویس کرده بودیم، ببینید: https://www.facebook.com/dojensgara/videos/757473541114255/
یا مطلبی را که در این باره منتشر کرده بودیم، بخوانید: http://dojensgara.org/2018/01/30/3947 و پادکست ما در پاسخ به سوالاتی رایج درباره هیچجنسگرایی: https://soundcloud.com/dojensgara/asexualityfaq
نمایش
کلیه نظرات پس از بررسی و تایید مدیر وبسایت، بهصورت عمومی منتشر میشوند