الفبای رنگینکمونی و یک سری از کلمهها که درباره اجتماع دگرباشها و رنگینکمونیها زیاد استفاده میشود
توی این ویدئو میخوایم درباره یه سری کلمهها که درباره اجتماع دگرباشها و رنگینکمونیها زیاد استفاده میشه توضیح بدیم کلمههای زیادی وجود دارن که توی رسانهها و شبکههای اجتماعی استفاده میشن و هر چند وقت یه بار هم کلمههای جدیدی توی این حوزه از زبونهای دیگه وارد زبون فارسی میشن که ممکنه سر معادل فارسیشون توافق وجود نداشته باشه و هم درک معنیشون و هم استفاده درست از اونها میتونه گیجکننده باشه. امیدواریم این ویدئو بتونه بهتون در یادگیری این مفاهیم کمک کنه. کلمههای زیادی هست که باید توضیح بدیم اما بیایین از حروف اختصاری LGBT شروع کنیم L اول lesbian یعنی زن همجنسگرا G اول gay یعنی مرد همجنسگرا B اول bisexual یعنی دوجنسگرا و T اول trans یعنی تراجنسی یا تراجنسیتیه
این روزها حرفهای دیگهای هم آخر این مجموعه حروف اضافه میشن تا شامل افراد دیگهای توی این اجتماع هم بشن و تنوع گرایشجنسی و هویتجنسیتی رو بهتر نشون بدن . مثلاً LGBTQIA I اول intersex یعنی میانجنسی Q اول queer یعنی کوییر یا دگرباش A اول asexual یعنی هیچجنسگرا
برای اینکه این کلمهها رو بهتر متوجه بشیم اول باید چهارتا جنبه اساسی سکسوالیته رو توضیح بدیم: بیولوژی جنسی مربوط به اندامهای جنسیه که هر آدمی در بدن خودش داره هویت جنسیتی درکیه که فرد از جنسیت خودش در یه طیف بین زنونه و مردونه داره بیان جنسیتی مربوط به نحوه نشون دادن جنسیت از طریق لباس پوشیدن، حرکت کردن، حرف زدن و این جور چیزها س گرایش جنسی مربوط به جنس یا جنسیتیه که آدمها از نظر عاطفی یا جنسی به اون گرایش دارن سادهاش میشه این:
بیولوژی جنسی: اندامهایی که موقع به دنیا اومدن توی بدنتون دارین هویت جنسیتی: اون هویتی که احساس میکنین بیانجنسی: اون طوری که به نظر میرسین گرایشجنسی: اینکه چه کسی رو دوست دارین حالا بیایین ببینیم حرفهای اختصاریای که اول ویدئو توضیح دادیم، چه طور با این جنبههای مختلف سکسوالیته ارتباط دارن : همجنسگرایی، دوجنسگرایی و هیچجنسگرایی نشوندهنده گرایشجنسی هستن میانجنسی به معنای به دنیا اومدن همزمان با برخی از ویژگیهای جسمی بیولوژیکیه که یا به زنها یا به مردها نسبت داده میشن ترنسها هم ممکنه با عملهای جراحی تطبیق جنسیت، ویژگیهای بیولوژیک جسمیشون رو تغییر بدن
کلمههای میانجنسی، تراجنسی و تراجنسیتی میتونن نشوندهنده هویت جنسیتی فرد باشن دگرباش یا رنگینکمانی یا «اقلیت جنسی و جنسیتی» معمولاً به عنوان یک واژه کلی برای اشاره به همه افرادی که در داخل چتر حرفهای اختصاری الجیبیتیکیوآیای قرار میگیرن به کار میرن اما در کل دگرباش بودن یعنی جور دیگری بودن و به معنای زیر سئوال بردن هنجارهای مسلط دوگانه در حوزه سکسوالیته اس. البته این نقد به این ترجمه از کوییر وارده که واژه دگرباش داره اون هنجارها رو محور و مرکز مقایسه قرار میده. از اونجایی که پرچم رنگینکمانی سالهاست به عنوان نماد جامعه LGBT شناخته میشه، خیلیها تصمیم میگیرن از واژه «رنگینکمانی» استفاده کنن که تنوع سکسوالیته رو نشون میده چون در هر دو واژه دگرباش و رنگینکمانی هیچ اشارهای به سکشوالیته نمیشه ممکنه خیلیها متوجه نشن درباره چی داریم صحبت میکنیم. وقتی از واژه «اقلیت جنسی و جنسیتی» استفاده میکنیم به تعداد آدمها اشاره نمیکنیم و در واقع به این موضوع رجوع میکنیم که زندگی این افراد با معیارهای مسلط جامعه هماهنگی نداره و به خاطر همین هم مجبورن برای حقوقشون همچنان مبارزه کنن. از واژهها که بگذریم، برای درک این مفاهیم مهمه که سکسوالیته رو در طیفهای مختلفی ببینیم که هر کسی ممکنه جایی در ابتدا، انتها یا وسطش قرار بگیره. البته همه جنبههای سکسوالیته سیاله و میتونه تغییر کنه. یعنی هر کسی میتونه در طول زندگیش جاهای متفاوتی از این طیف قرار بگیره. اول از همه با طیف جنس بیولوژیک شروع میکنیم که زن یه طرف این طیف و مرد طرف دیگه اونه. زن و مرد بودن در علم پزشکی به لحاظ بیولوژیک با اندامهای جنسی و هورمونها تعریف میشه. برای مرد این یعنی داشتن کروموزم XY ، هورمون تستوسترون، اندامهای جنسی و تناسلی منتسب به مردان و ویژگی جنسی ثانوی مثل موی صورت و بدن و صدای کلفتتر و برای زن داشتن کروموزوم XX ، هورمون استروژن، واژن، تخمدان و رحم و ویژگیهای ثانوی مثل پستانها و باسن بزرگتر. میانجنسیها از نظر پزشکها افرادیان که کروموزمها و یا اندامجنسی بیرونی و یا اندامهای داخلی تولید مثلشون ترکیبی از کروزموزومها و اندامهای منتسب به مرد و زنه.
پیوستار یا طیف دوم، هویت جنسیتیه که در یه طرف اون هویت مردانه و طرف دیگهاش هویت زنانه اس . یه سریها هم خودشون رو یه جایی وسطهای این طیف تعریف میکنن. هویتجنسیتی مثل هر جنبه دیگهای از سکسوالیته یک امر سیاله و میتونه در طول زمان تغییر کنه. یه سری از افراد ممکنه یه سری از روزها بیشتر حس زنونه و یه سری روزها بیشتر حس مردونه داشته باشن و یه روزهایی هم جنسیت خودشون رو فراتر از این دوگانه تعریف کنن. طیف سوم بیان جنسیتیه که مردونگی و زنونگی رو نشون میده و معمولاً در ادامه هویت جنسیتی و در قالب پوشش، آرایش و نحوه صحبت و رفتار تعریف میشه. بعضیها دیگرپوش هستن و در زندگی روزمره علاقه به پوشیدن لباس و آرایش کردن خلاف هنجارهایی که جامعه برای یک جنسیت خاص تعیین کرده دارن. یه سریها هم به صورت یه نمایش هنری یا درگ در موقعیتهایی خاص بیان جنسیتی متقاوتی از جنس و جنسیتی که جامعه به اونها نسبت داده انتخاب میکنن. تطابق طیفهای اول، دوم و سومه هم خودش یه پیوستاره. کسایی که از جنس و جنسیتی که جامعه موقع تولد بهشون نسبت داده راضی هستن، همانجنسیتی، همسوجنسیتی یا Cisgender هستن اما افرادی که خودشون رو متفاوت با جنسیتی که در زمان تولد به اونها نسبت داده شده میدونن، بیانجنسیتیشون معمولاً متفاوت با جنسیتیه که جامعه بهشون نسبت داده. تراجنسیها معمولاً علاقه دارن با عملهای تطبیق جنسیت یا مصرف هورمون اندامهای جنسیشون رو تغییر بدن، ولی تراجنسیتیها معمولاً علاقهای به این جراحیها ندارن. در هر صورت مودبانه نیست که از یک فرد تراجنسی یا تراجنسیتی درباره اندام جنسی یا سابقه جراحی تطبیق جنسیتشان سئوال کنین. جنسیت نا منطبقها یا Gender Non-conforming ها هم همینطور. اینها افرادی هستن که تعاریف جامعه رو از زنانگی و مردانگی رد میکنن. یه سری هم غیردوگانه یا non-binary هستن و نمیخوان خودشون رو در چارچوب یک جنسیت قرار بدن و جنسیت خودشون رو فراتر از دوگانه زن یا مرد میدونن و این فهرست همچنان ادامه داره… یادتون باشه هرکسی میتونه هرچندتا هویت جنسی و جنسیتی رو که میخواد در طول زندگیش و حتی همزمان داشته باشه.
همون طور که گفتیم یکی از اشکال بیانهای جنسیتی، درگ کویین و درگ کینگه. درگ کویین فردیه که از نظر جامعه و شاید هم خودش یک مرد دونسته میشه اما لباس زنانه میپوشه. درگ کینگ از نظر جامعه و یا شاید خودش یک زنه اما لباس مردونه میپوشه. همونطور که دیدین لباس افراد هیچ اطلاعاتی درباره گرایش جنسی یا حتی هویت جنسیتیشون به ما نمیده و فقط یه بیان جنسیتیه. خیلی از درگها هویت جنسیتی که جامعه بهشون در هنگام تولد نسبت داده رو میپذیرن اما وقتی از لباس و آرایش جنسیت دیگه استفاده میکنن برای ساعاتی زندگی در قالب اون جنسیت رو اجرا میکنن. طیف چهارم پیوستار گرایش جنسیه و نشون دهنده اینه که شما به چه کسی علاقه دارین. یه طرف این طیف دگرجنسگرایان هستن که به افرادی با جنسی متفاوت از خودشان گرایش دارن و اون طرفش همجنسگراهان که به همجنسشون گرایش دارن و هر جایی بین این دو سر طیف، همه دوجنسگراهان که به بیشتر از یک جنس و یا جنسیت گرایش دارن. کنار حرف B گاهی یه علامت + گذشته میشه و این یعنی دوجنسگرا به عنوان یه واژه دربرگیرنده استفاده شده و مثلا همهجنسگراها (pansexual)ها هم که به افراد فارغ از جنس و یا جنسیتشون گرایش دارن، زیر این چترن. یه هیچجنسگرا یا Asexual کشش جنسی به دیگران نداره و از روابط جنسی لذت نمیبره یا فقط در شرایط خاص به دیگران گرایش داره. گرایش جنسی دو جنبه جنسی و عاطفی داره که گاهی ممکنه با هم دیگه تطابق نداشته باشن. مثلاً ممکنه یه نفر به لحاظ عاطفی همجنسگرا باشه و فقط به همجنسش گرایشعاطفی داشته باشه، اما به رابطه جنسی به کسی علاقه نداشته باشه و به لحاظ جنسی هیچجنسگرا باشه.
معمولاً کلماتی مثل همجنسباز و دوجنسه در فارسی توهینآمیز تلقی میشن. پس یادتون باشه که ازشون استفاده نکنین یادتون نره که سکسوالیته کلاْ سیاله و درک فرد از خودش ممکنه به صورت مداوم تغییر کنه. مهمه که پیشداوریهایمون رو درباره سکسوالیته خودمون و سایر افراد کنار بگذاریم و هر کس رو همونطور که خودش خودش رو تعریف میکنه، بپذیریم و اگر به زبانهایی صحبت می کنیم که ضمایر مونث و مذکر داره، به ضمیری که افراد برای خودشون انتخاب می کنن احترام بذاریم و اون ضمایر و حتی اسامی انتخابی رو استفاده کنیم. همینطور به انتخاب پوشش و ایجاد تغییر در بدن و همینطور پارتنرهای افراد. این ویدئو رو در شبکههای اجتماعی بازنشر کنین. فکر کنین که این ویدئو چه طور میتونه به همه ما کمک کنه درک بهتری از سکسوالیته داشته باشیم و اول از همه خودمون و بعد همدیگه رو همونطور که هستیم دوست داشته باشیم؟
نمایش
کلیه نظرات پس از بررسی و تایید مدیر وبسایت، بهصورت عمومی منتشر میشوند