مبارکه؛ دختره یا پسره؟ میانجنسیه!
پرچم میانجنسی
معمولاً وقتی فردی باردار میشود یکی از اولین سئوالاتی که برای او و اطرافیان مطرح میشود این است که نوزاد، پسر است یا دختر؟ امروزه «سونوگرافی تعیین جنسیت» که به اشتباه به تلاش برای دیدن اندام جنسی جنین و تشخیص جنس او اطلاق میشود، امری رایج است. دوگانه رنگهای صورتی و آبی در جشنهای پیش از تولد نوزاد هم نشان از جنس نوزاد دارد که با توجه به فرهنگ فراگیر، نمادی از جنسیت او است. از قرنها پیش قابلههای سنتی و بعدها ماماها و پزشکان مدرن پاسخگوی این سوال بوده اند که «بچه دختر است یا پسر؟» اما تقسیم نوزادان به دو گروه پسر و دختر، پیش از بحث تفاوت بین جنس و جنسیت، سادهانگارانه است. همه ساله نوزادان زیادی با آلت جنسیای به دنیا میآیند که ترکیبی از آلتهای جنسی منتسب به پسر و دختر است.
برای مثال، ممکن است نوزادی با آلت جنسیای که بیشتر شبیه آلت جنسی منتسب به دختر است، چوچوله بزرگی داشته باشد یا دارای مجرای واژن نباشد. یا ممکن است نوزادی که آلت جنسیاش بیشتر مشابه آلت جنسی منتسب به پسران است، کیر کوچکی داشته باشد و بیضههایش به صورتی به دو قسمت تقسیم شده باشد که بیشتر شبیه لبهای کوچک کس به نظر برسد.
گاهی هم در آغاز تولد، آلت جنسی فرد با یکی از آلتهای جنسیای که دخترانه یا پسرانه تلقی میشود، کاملاً منطبق است اما با آغاز دوره بلوغ، به تدریج متوجه میشود که بدنش با اغلب همجنسهای هم سن و سال او تفاوتهایی دارد. مثلاً فردی که از ابتدای تولد دختر نامیده شده است، دچار خونریزی یا پریود نمیشود و یا با رویش زیاد موهای صورت روبرو میشود که یک ویژگی مردانه تلقی میشود. آزمایشات پزشکی ممکن است نشان دهد که اگرچه آلت جنسی فرد شبیه آلت جنسی منتسب به زنان است، در واقع اندامهای داخلی مرتبط با باروری منتسب به مردان را دارد، یا در ساختار ژنتیکی او به جای کروموزم ایکس ایکس xx که زنانه دانسته میشود کروموزم ایکس ایگرگ xy یا ترکیبی از هر دو وجود دارد.
عکس این اتفاقات هم ممکن است برای فردی که در ابتدای تولد به عنوان پسر شناخته شده است، بیفتد. گاهی فرد در سالهای جوانی، زمانی که برای درمان نابارویاش تلاش میکند، متوجه این تفاوتها میشود و در مواردی هم تا زمان مرگ فرد و کالبدشکافی بدنش کسی متوجه این تفاوت نمیشود یا اینکه این موضوع همیشه از همگان پنهان باقی میماند. همه این گروههای یاد شده که آلت جنسی یا اندامهای مرتبط با باروری یا کروموزمهایشان در دوگانه منتسب به زن و مرد نمیگنجد، میانجنسی (اینترسکس) نامیده میشوند. در حالیکه یک فرد میانجنسی مثل هر فرد دیگری ممکن است خودش را تراجنسیتی یا تراجنسی بداند، اما بین یک میانجنسی و یک تراجنسی تفاوتهایی وجود دارد.
افراد تراجنسی ضرورتاً از ابتدای تولد تفاوت جسمی قابل مشاهدهای از نظر پزشکان با آنچه که بدن «عادی» یک پسر یا دختر تلقی میشود، ندارند. به این معنی که بر اساس شکل آلتجنسی و اندامهای مرتبط با باروری و کروموزمها از نظر پزشکان تراجنسیها به صورت جسمی یک زن یا مرد همچو باقی زنان و مردان تلقی میشوند و از دید آنها برخلاف میانجنسیها «نیازمند» جراحی نیستند.
بسیاری از تراجنسیها ناچارند سالها تلاش کنند تا بتوانند روانشناسان را مجاب کنند که با جراحی تغییراتی را که مدتها در آرزوی آن بودهاند، در بدنشان ایجاد کنند. البته گاهی نیز فشار خانواده یا جامعه باعث میشود که تراجنسیها به عمل جراحی تمایل پیدا کنند، اما معمولاً اگر پزشکان در ابتدای تولد متوجه میانجنسی بودن یک نوزاد شوند جراحی را به عنوان راه حل آنچه که بیماری و نقص مادرزادی کودک معرفی میکنند به والدین توصیه میکنند یا اگر سالها بعد متوجه این موضوع شوند خود فرد میان جنسی را متقاعد به انجام عمل میکنند. بسیاری از این «عملهای اصلاحی» به هیچ وجه ضروری نیستند و پزشکان بر اساس پیشبینیشان درباره رشد اندامهای جنسی کودک در آینده، انتخاب میکنند که ظاهر اندام جنسی نوزاد را شبیهتر به کدام جنس کنند و او با چه جنسیتی بزرگ شود. جنبشهای میانجنسی این روزها به این عملهای اجباری در بدو تولد اعتراض دارند.
بر خلاف آنچه که ممکن است تصور کنید، میانجنسی بودن چندان نادر نیست. در هر جامعهای تقریباً از هر دوهزار نفر یک نفر ممکن است به صورتهای مختلف میانجنسی باشد، یعنی با توجه به اینکه جمعیت ایران حدود هشتاد میلیون نفر است، حدود چهل هزار میانجنسی در ایران زندگی میکنند. با این وجود متاسفانه در زبانها مختلف مخصوصاً زبان فارسی اطلاعات بسیار کمی درباره انواع مختلف میانجنسیها در دسترس است.
میانجنسیها در گذر تاریخ
در گذشته در فرهنگهای گوناگون برخوردهای مختلفی با این موضوع شده است. در برخی فرهنگها از جمله برخی آیینهای شرق دور تعدادی از خدایان با ترکیبی از آلتهای جنسی منتسب به مردان و زنان تصویر میشدهاند و بنابراین افرادی با این ویژگی مورد احترام بودهاند. تا چند دهه پیش از واژه هرمافرودیت برای اشاره به میانجنسیها استفاده میشد. این واژه ریشه در اسطورههای یونانی دارد و اشاره به یکی از خدایان یونان باستان دارد که فرزند خدایان مذکر و مونث عشق و آلت جنسیاش ترکیبی از آلت جنسی منتسب به مردان و زنان است.. امروزه استفاده از این واژه برای اشاره به میانجنسیها مناسب تلقی نمیشود. در اسلام با توجه به تفاوت احکام مربوط به زن و مرد مثلاً در زمینه پوشش و ارث همواره تلاش شده است که حکم شرعی میانجنسیها مشخص شود و به صورتهای مختلف این افراد به یکی از دو گروه زن و مرد منتسب شوند تا از احکام مربوط به آنها پیروی کنند.
پزشکی مدرن
پزشکی مدرن دهههاست که تلاش میکند از طریق عمل جراحی افراد را در این دوگانه دختر و پسر جای دهد. دهههاست که پزشکان نوزدانی را که با ترکیبی از آلت جنسی منتسب به پسر و دختر به دنیا آمدهاند، بیمار تلقی میکنند و والدین آنها را قانع میکنند که نیازمند جراحی فوریاند. پزشکان بر اساس اینکه به نظرشان آلت جنسی نوزاد به آلت جنسی منتسب به پسران نزدیکتر است یا آلت جنسی منتسب به دختران، نوزاد را مورد جراحی قرار میدهند تا او را به آنچه که یک دختر یا پسر «عادی» تلقی میشود، تبدیل کنند. گاهی پزشکان جراحیهای متعدد دیگری را هم در سالهای بعد انجام میدهند. همچنین گاهی پزشکان به این افراد توصیه میکنند که داروهای مختلفی را به صورت مرتب و گاهی تا آخر عمر مصرف کنند تا بدن را در قالبی که از نظر پزشکان عادی تلقی میشود نگاه دارند.
جنبش حقوق میانجنسیها
سازمانهای میانجنسیها در کشورهای مختلف تلاش دارند تا از حق کنترل افراد میانجنسی بر بدنشان دفاع کنند. بسیاری از میانجنسیهایی که در آغاز تولد مورد جراحی قرار گرفتهاند، ممکن است به دلیل اینکه نقشی در تصمیمگیری در این زمینه نداشتهاند یا حتی علت اصلی جراحیهای متعدد و مصرف روزانه داروها تا مدتها از آنها پنهان نگه داشته شده، از پزشکان و یا حتی والدین خود خشمگین باشند. حتی وقتی پزشکان دیرتر مثلاً در سالهای بلوغ به میانجنسی بودن فرد پی میبرند، باز هم معمولاً با این تفاوت افراد به عنوان یک بیماری نادر برخورد میشود که نیازمند درمان است. از آنجایی که در جوامع امروزی معمولاً افرادی که در دوگانه زن و مرد نمیگنجند، چندان مورد پذیرش جامعه قرارنمیگیرند، والدین زیادی از کودکان میخواهند تلاش کنند میانجنسی بودن خود را مخفی نگه دارند. این موضوع روی اعتماد به نفس و روابط اجتماعی این کودکان تاثیر منفی میگذارد. بسیاری از کنشگران حقوق میانجنسیها میکوشند در همکاری با دگرباشان جنسی به خصوص تراجنسیتیها از جامعه پزشکی، خانوادهها و به صورت کلی جامعه بخواهند به تنوع جنسی افراد احترام بگذارند. آنها خواستار پایان بخشیدن به عملهای جراحی غیرضروری در آغاز تولد هستند و معتقدند خود فرد میانجنسی باید درباره لزوم جراحی، زمان و نحوه آن تصمیم بگیرد.
امروزه سازمانهای حمایت از میانجنسیها از جمله جامعه میانجنسیهای آمریکای شمالی و انجمن میانجنسیهای انگلستان در کشورهای مختلف فعال هستند و با شرکت در کنفرانسهای بینالمللی مختلف مانند نشست بینالمللی میانجنسیها یا عضویت در شبکههای بینالمللی مانند سازمان بینالمللی میانجنسیها به تبادل نظر میپردازند و از یکدیگر حمایت میکنند.
در نتیجه این تلاشها در سالهای اخیر برخی کشورها از جمله آلمان پذیرفتهاند که در گواهی تولد نوزادان میانجنسی، جنسیت آنها را «جنس سوم» قید کنند. میانجنسیها هم مثل سایر جنسها ممکن است درکهای مختلفی از هویت جنسیتی یا گرایش جنسیشان داشته باشند. آنها ممکن است خودشان را زن یا مرد بدانند یا نخواهند خودشان را در این دوگانه تعریف کنند. آنها همچنین ممکن است خودشان را دگرجنسگرا، همجنسگرا، دوجنسگرا یا دگرباش یا هیچجنسگرا بدانند. در سالهای اخیر برخی مجامع بینالمللی نیز از جمله سازمان ملل و اتحادیه اروپا حقوق افراد میانجنسی را در کنار همجنسگرایان، دوجنسگرایان و تراجنسیتیها به رسمیت شناختهاند و از حقوق بشر الجیبیتیآی (لزبین، گی، بایسکشوال، ترنس، اینترسکس) دفاع میکنند.
نمایش
کلیه نظرات پس از بررسی و تایید مدیر وبسایت، بهصورت عمومی منتشر میشوند