به تصورات اشتباه درباره نقش دوجنسگرایان در انتقال ایدز پایان دهیم
دوجنسگرایان پلی برای انتقال ایدز بین دگرجنسگرایان و همجنسگرایان نیستند
مردان دوجنسگرا از دیرباز قربانی این تصور اشتباه بودهاند که موجب شده بسیاری از زنان از آنها بهراسند و به آنها به عنوان منبع ویروس HIV بنگرند. حالا پژوهشها نشان میدهد که این ترسها همه پایه در تصورات غلطی دارند که در اذهان عمومی جا خوش کرده! وقت آن رسیده که به این پیشداوریها پایان دهیم.
سونیوی برودوم Sunnivie Brydum
در روزهای اول بحران ایدز، ناامیدی در مبارزه با این عفونت جدید چنان فراگیر شده بود که بسیاری افراد، از جمله فعالان مبارزه با HIV و کادر پزشکی درگیر بحران دچار سردرگمی شده بوند و به درستی نمیدانستند چه رفتارهایی پرخطر هستند.
تنها وقتی این موضوع روشن شد که آلودگی به ویروس HIV و ایدز مختص جامعه «مردان همجنسگرا» نیست، سیاستهای پیشگیری از آلودگی به ویروس سایر گروههای جامعه را هم هدف قرار دادند و بیش از این که تأکید به گرایش و سبک زندگی افراد داشته باشند، بر انواع رفتارهای پرخطر متمرکز شدند. اما اثرات این انگ همچنان و پس از گذشت ۳۰ سال، در اذهان عمومی به چشم میخورد و افرادی مشغول مبارزه جدی با آن هستند.
خفره کوجیچاگولا ابیف (Khafre Kujichagulia Abif)، مرد دوجنسگرا و متأهل ۴۸ سالهای است که چندین سال است وقت خود را صرف مبارزه با این پیشداوریهای غلط میکند. او که نویسنده هم هست و سالهاست که میداند مبتلا به ویروس HIV است، میگوید: «من با زنانی برخورد کردم که مستقیماً به من میگفتند چون دوجنسگرا هستم، ویروس HIV را پخش میکنم!» این پیشداوری که «مردان دوجنسگرا مسوول ابتلای پارتنرهای زن خود به ویروس HIV هستند» آنقدر رایج است که بسیاری از کنشگران دوجنسگرا به یاد نمیآورند اولین بار آنرا کی و کجا و از زبان چه کسی شنیدهاند.
در واقع این تئوری بر اساس یک پیشداوری غلط دیگر بنا شده است که میگوید: «مردانی که هم با مردان و هم با زنان وارد رابطه جنسی میشوند، شانس بیشتری برای قرار گرفتن در معرض ویروسHIV دارند و از آنجا که با زنان رابطه جنسی دارند، به احتمال بیشتری این ویروس را به زنان دگرجنسگرایی انتقال میدهند که در حالت عادی تماسی با ویروس ندارند!» اما نتایج اولین بررسی جامع پژوهشهای علمی درباره شیوع HIV در میان مردانی که با مردان رابطه جنسی برقرار میکنند (MSM) و مردانی که هم با زنان و هم با مردان رابطه جنسی دارند (MSMW)، نشان میدهد که این ادعا مبنی بر عاملیت بیشتر مردان دارای رفتارهای دوجنسگرایانه در انتقال ویروس HIV هیچ پایه علمی ندارد. دکتر رول فریدمن، (Reuel Friedman) تأیید میکند که ویروس HIV میتواند به مردان دوجنسگرا هم از زنان و هم از مردان آلوده به ویروس منتقل شود و این موضوع ربطی به این که گرایش جنسی این زنان و مردان چیست ندارد؛ آنها ممکن است همجنسگرا، دوجنسگرا یا دگرجنسگرا باشند، اما از این موضوع نباید برداشت کرد که مردان دوجنسگرا عامل مهمتری نسبت به سایر گروهها برای انتقال ویروس هستند.
واقعیت به این سیاه و سفیدی نیست. در گزارشی که در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، فریدمن و همکارانش در دانشکده بهداشت عمومی دانشگاه پیتزبورگ و مرکز پژوهشهای LGBT پیتز (Pitt’s Center for LGBT Research) تلاش کردند تعداد مردان مبتلا به ویروس HIV را مشخص کنند که رفتارهای دوجنسگرایانه داشتند، یعنی مستقل از گرایش جنسی که خود را در آن هویتیابی میکردند، هم با زنان و هم با مردان رابطه جنسی برقرار میکردند. سپس این گروه تعیین کرد که چطور شیوع ابتلا به HIV در گروه مردان دوجنسگرا با مردان همجنسگرا متفاوت است. این پژوهش در نوع خود جزو اولین پژوهشهایی به شمار میرود که مردان دوجنسگرا و همجنسگرای مبتلا به HIV را همزمان تحت مطالعه قرار داده است. فریدمن به HIV Plus میگوید: « این فراتحلیل - که آمار گروههای مختلف را با در نظر گرفتن معیارهای مشخص مقایسه و بررسی میکند - نشان میدهد که احتمال ابتلا به ویروس HIV در میان مردانی که رفتارهای دوجنسگرایانه دارند، به وضوح بالاتر از این احتمال میان مردان با رفتارهای دگرجنسگرایانه و در عین حال به وضوح کمتر از این نسبت در میان مردان با رفتارهای همجنسگرایانه است.» اما اگر ابتلا به ویروس HIV شیوع کمتری در میان دوجنسگرایان نسبت به سایر گروههای اقلیت دارد، این پیشداوریها از کجا میآید که آنها «پل انتقال ویروس HIV از همجنسگرایان به زنان دگرجنسگرا هستند»؟ فریدمن میگوید پاسخ به این سوال نیاز به توضیح درباره واقعیتهای چندگانهای دارد.
بخشی از این پیشداوری از اینجا میآید که پژوهشها همچنان گروههای مورد مطالعه را تنها به دو دسته دگرجنسگرا و همجنسگرا تقسیم میکنند و آماری دقیق از دوجنسگرایانی که به HIV مبتلا هستند در دست نیست. این پژوهشها مردان دوجنسگرا را در همان دسته مردان همجنسگرا قرار میدهند. او تخمین میزند که حدود ۱۲۱۸۰۰ مرد آلوده به ویروس HIV، با رفتارهای دوجنسگرایانه در امریکا وجود دارند. در عین حال او یادآوری میکند که این موضوع درباره مردان دگرجنسگرا و مردانی که مواد مخدر تزریقی استفاده میکنند و مبتلا به ویروس HIV یا ایدز هستند، هم صدق میکند. بسیاری از پژوهشها زنانی را که با مردان دوجنسگرا در رابطه جنسی بوده یا هستند، از زنانی که تنها با مردان دگرجنسگرا در رابطه جنسی هستند مجزا نمیکند. بنابراین یافتن منبع دقیق ابتلا به HIV در میان زنانی در رابطه با مردان که مبتلا به ویروس میشوند دشوار است. خلاصه اینکه دادههای جمعآوری شده هرگز به روشنی به منبع ابتلا به ویروس اشاره نمیکنند. در عین حال، از آنجا که مردان دوجنسگرای کمتری نسبت به مردان دگرجنسگرا وجود دارند و تعداد کل ( و نه نسبت) جمعیت مبتلایان به HIV در میان این دو گروه تقریباً برابر است، فریدمن ادعا میکند که احتمال اینکه زنانی که با مردان رابطه جنسی دارند، وارد رابطهای جنسی با مردی دگرجنسگرا و مبتلا به HIV بشوند، همانقدر قوی است که این زنان وارد رابطه جنسی با مردی دوجنسگرا و مبتلا به HIV بشوند. فریدمن میگوید آنچه که بازنشر و بازتولید این پیشداوریهای رابطه «اغراقآمیز» بین مردان دوجنسگرا و HIV را تقویت میکند، گرایش شدید رسانهها به تقلیل موضوعات پیچیده به داستانهای سادهای است که بتواند به سادگی و روشنی به مخاطب اطلاعات را برساند، حتی اگر این اطلاعات تصویری نادرست از موضوع بدهند! او در ادامه توضیح میدهد که داستانهایی که دوجنسگرایان را به عنوان پلهایی برای انتقال HIV از جامعه همجنسگرایان به دگرجنسگرایان تصویر میکند، در رسانهها جایگاه ویژهای پیدا کرده است، چرا که این داستانها حول جذابیت دلهره میچرخند. حالا این دلهره میتواند ناشی از همجنسگراستیزی باشد، یا دوجنسگراستیزی باشد یا نژادپرستی علیه سیاهپوستان و یا ترس از HIV که در ذهنشان یک بیماری "همجنسگرایانه" است.
رسانههای عمومی و حتی ادبیات به کار رفته در پژوهشهای علمی، معمولاً دچار همان پیشداوریهای غلط درباره دوجنسگرایان هستند. بدین ترتیب وقتی در رسانهها به بیماریهای مقاربتی میرسیم، درباره بیماریهایی میشنویم که اگر درموردشان صحبت شود، به عفونتهایی بسیار شایع درمیان امریکاییهای افریقاییتبار اشاره میشود و یک بار دیگر آتشبازی بیهودهای در رسانهها به راه میافتد. گزارشی که در سال ۲۰۱۴ در نیویورک پست منتشر شد، این طرز فکر را دنبال کرده و ادعا کرده بود که مردان دوجنسگرا عامل انتقال ویروس HIV به سهچهارم زنانی که آلوده میشوند، هستند. این جملهای بود که نیویورک پست آنرا در گزارشی مختصر از مرکز بهداشت نیویورک منتشر کرد: «زنانی که رابطه جنسی بدون محافظت (ناامن) با مردان دوجنسگرا داشتند، بالاترین تعداد موارد ابتلای جدید به ویروس HIV را در [ نیویورک] سال اخیر تشکیل داده اند.» اما این نتیجه که به این راحتی اینجا آمده است، بر اساس دادهها تولید نشده است، چرا که این واقعیت را نادیده میگیرد که انتقال HIV میتواند بین مردان و زنان دگرجنسگرا هم رخ دهد! «متأسفانه مردان دگرجنسگرا ممکن است در رابطههای دگرجنسگرایانه HIV بگیرند و ممکن است این ویروس را در رابطههای دگرجنسگرایانه دیگر به زنان دیگر انتقال بدهند. مردان دگرجنسگرا همچنین ممکن است از راههای دیگری چون تزریق مواد مخدر هم به این ویروس آلوده شوند و آنرا به زنان در رابطه جنسی انتقال دهند. با نادیده گرفتن کامل واقعیت انتقال ویروس HIV توسط افراد دگرجنسگرا، رسانههای - خواسته یا ناخواسته - موجب شدهاند مردان دوجنسگرا به عنوان «عامل انتقال ویروس» از طریق رابطههای جنسیشان با زنان شناخته شوند.
همانطور که در این مقاله نیویورک پست به عنوان یک نمونه آمدهاست، در سالهای اول ۲۰۰۰ هم سکسوالیته مردان افریقاییتبار مورد هجمه رسانهها قرار گرفت و به خصوص دوجنسگرایی مردان سیاه پوست.» به همین ترتیب، گزارشهایی درباره سبک زندگی مردان امریکایی افریقاییتبار که درباره روابطشان با همجنسهاشان مخفیکاری میکنند منتشر شد و بسیاری ابتلای همسران و شرکای جنسی زن این مردان به ویروس HIV را اینگونه معرفی کردند که «این مردها ویروس HIV را با خود به خانه میآورند». اما دکتر هرخوتی (Dr. Herukhuti)، سکسولوژیست و استاد دانشگاه ۴۱ ساله ساکن بروکلین، که خود را یک مرد پلیسکشوال (با روابط موازی) سیاهپوست سیسجندر میداند در کتاب «برآمد هراس از سیاهان: یادداشتهایی درباره فرهنگ، سکسوالیته و معنویت» مینویسد: «تمرکز بر "اهریمنی" جلوه دادن سکسوالیته سیاهپوستان، یک سوتفاهم ساده نیست و ریشههای عمیقتری دارد. این یک پیشفرض سکسیست (جنسیتزده) و راسیست (نژادپرستانه) است. این فرآیند سکسوالیته، هوشمندی و اخلاق زنان سیاهپوست را زیر سوال میبرد، درحالیکه به مردان سیاه چهرهای "اهریمنی" میدهد و نیروهای سیستماتیک و ساختاری را که در جهت تقویت نژادپرستی، سکسیسم (جنسیتزدگی)، هتروسکسیسم (دگرجنسگرامحوری)، اروتوفوبیا (هراس از اروتیسم) و طبقاتی شدن جامعه تلاش میکنند، نادیده میگیرند؛ این همان جامعهای است که مرد و زن سیاهپوست را در فرودست و در معرض خطر فقر، مرگ و بیماری قرار میدهد.» هرخونی همچنین درباره انگهای جدید و اقلیتسازیهای جدید بواسطه عفونتهای HIV در گروههایی که در حاشیه قرار گرفتهاند، بویژه امریکاییهای افریقاییتبار، دوجنسگرایان یا آنها که عضو هردو این گروههای اجتماعی هستند، هشدار میدهد. هرخوتی ادامه میدهد: «اثر افسانه "پل دوجنسگرایان" این است که زنانی که به اندازه کافی درباره HIV، دوجنسگرایی و جنسیت اطلاع و آگاهی ندارند، ممکن است خود را در معرض خطر بیشتری قرار دهند. این موجب میشود مرزهای تصنعی بیشتری برای زنانی که میخواهند پارتنرهای مرد داشته باشند و به دنبال عشق هستند بوجود بیاید و این زنان تعهد بیشتری به مردانی پیدا کنند که رابطه با آنها برایشان سختتر است.» فریدمن با آنچه هرخوتی میگوید موافق است و تأیید میکنند که به چالش نگرفتن تصورات و پیشداوریهای رایج درباره رفتار دوجنسگرایان - بویژه دوجنسگرایان مرد رنگینپوست - در طول دههها موجب شده است که یک پستوی چندلایه و پیچیده برای موضوعات مرتبط به HIV یا گرایش جنسی ساخته شود و سخن گفتن در این باره را سخت کند. او میگوید: «من فکر میکنم ما در فضایی هستیم که در آن مردان دوجنسگرا در رسانههای جریان اصلی از زمان شناخته شدن و شیوع بیماری ایدز به عنوان "پلهای انتقال HIV" شناخته شده اند
. بنابراین ۳۰ سال تمام مردان دوجنسگرا مسوول آلودگی زنان به HIV بودهاند، بدون این که کسی به درستی سایر عوامل این آلودگیها را بداند. به نظر من، این تصورات غلط به اعتماد به نفس مردهای دوجنسگرا آسیب جدی میزند، اما هرگز در مورد سهم مردان دوجنسگرا در انتقال این ویروس مطالعهای نشده است، برای همین ما هیچ پشتوانه علمی برای اثبات این ادعاها نداریم.» اما مردان دوجنسگرا به مجله Plus گفتهاند که چه آلوده به HIV باشند چه نباشند، قربانی پیشفرضهای غلط درباره هویتشان میشوند که معمولاً منجر به آسیب به اعتماد به نفس و سلامتی روانی آنها میشود.
«نتیجه این است که همه مردان دوجنسگرا قربانی تصووات قالبی میشوند که تبعیضآمیز و عامل تبعیض بیشتر علیه آنهاست. مردان دوجنسگرایی که با زنان ازدواج کردهاند، از همه بیشتر دچار این خشونتها میشوند و از آن مهمتر جامعه رنگینکمانی دچار شکاف میشود.» این را ران سورشا، نویسنده، سردبیر و بنیانگذار انتشارات بیر بنز است.
او مردی ۵۶ ساله است که خود را یک سیسجندر خرس (دستهای از مردهای رنگینکمانی که موهای بدن خود را از بین نمیبرند)، همجنسگرا، دوجنسگرا و کوییر هویتیابی میکند. ران می گوید: «من میخواهم به این موضوع اشاره کنم که بخش زیادی از مردان دوجنسگرا مثل خود من، اهل رابطههای بلند مدت، امن و بیشتر با مردان هستند و معمولاً با زنها رابطه جنسی ندارند. ما فکر میکنیم مردان دوجنسگرا فقط آنهایی هستند که با یک زن ازدواج میکنند و بعد با رابطه با یک مرد، به همسرشان خیانت میکنند، اما در واقع مردها دوجنسگرا هم رفتارهای مختلفی دارند.
این فقط یکی از پیشداوریهای غلط درباره مردان دوجنسگرا و ناقلان HIV به زنان است.» پل نکرا Paul Nocera، مرد ۳۵ ساله دوجنسگرای کوییر که در مرکز BiRequest، مرکزی برای معاشرت و گفتگوی دوجنسگرایان در نیویورک به عنوان تسهیلگر کار میکند، میگوید: «با اینکه انتقال HIV میان مصرفکنندگان تزریقی مواد مخدر، واقعاً چالشبرانگیز است همچنان با این پیشداوری مواجهیم که HIV از طریق رابطه جنسی و به دلیل عدم توانایی در کنترل شهوت منتقل میشود.
دوجنسگرایان هم به عنوان گروهی که نمیتوانند زیپ شلوارشان را بسته نگه دارند، دیده میشوند. ناخودآگاه درونی ما میخواهد مشکل را آنطور که هست نبیند و برای حل آن به راهحلهای خیالی برای مبارزه با بیماریهای مقاربتی رو میآورد که قرار نیست به جایی برسد. این پیشداوریها بسیار پیچیده هستند.»
نوکرا ادعا میکند که بر اثر این پیشداوریها و تصورات قالبی، «ما وقت ارزشمندی را برای مبارزه از دست دادهایم. میتوانستیم علم بهتری تولید کنیم و در لایههای مختلف مداخله اثربخشتر داشته باشیم.» هرخوتی موافق است که راه مبارزه با این تصورات و پیشداوریهای قالبی، آموزش و صداقت است.
او میگوید: «من فکر میکنم این مهم است که فرآیند پیشداوریها علیه دوجنسگرایان مرد متوقف شود و این خیالات، مثل HIV دوجنسگرایان پایان یابد و مردم هم بیشتر درباره داستان زندگی ما مردان دوجنسگرا، زندگی و تجربیاتمان بدانند.» ابیف هم که خود کنشگری آلوده به HIV، دوجنسگرا و نویسنده و مدیر یک انجمن غیرانتفاعی است میگوید پیشداوریها از داخل خانهها شروع میشود.
او که بر آشکارسازی به عنوان مبتلا به HIV تأکید میکند میگوید : «اولین قدم برای حمایت از خودم و دیگران برای عدم انتقال ویروس این است که خودم و رفتاری که در آن شریک میشوم را بپذیرم. هیچ فاصلهای بین آن کسی که میگویم هستم و فعالیتهای جنسی من نیست. پیشداوریهای غلط حول HIV و دوجنسگرایی از ناآگاهی و نبود درک میآید. افراد زیادی درباره HIV و سکسوالیته به راحتی صحبت نمیکنند. تعداد افرادی که با دیگران بدون اینکه درباره HIV، بیماریهای مقاربتی و سکسوالیتهشان گفتگو کنند، وارد رابطه جنسی میشوند، بسیار بیشتر از آن است که فکر میکنیم. مردهای خیلی زیادی واقعا به شرکای جنسی زن خود نمیگویند چه چیزی آنها را تحریک میکند.»
- همانجنسگرا (Cisgender): افرادی که ترنس نیستند و در جنسیتی که در هنگام تولد به آن منسوب شده اند باقی می مانند.
نمایش
کلیه نظرات پس از بررسی و تایید مدیر وبسایت، بهصورت عمومی منتشر میشوند