معرفی رمان: دوست پسرها با دوست دخترها
با اینکه در سال های اخیر منابع مفید بسیاری در زمینه همجنسگرایی و تراجنسی ها و تراجنسیتی ها به زبان فارسی منتشر شده است، آثار بسیار محدودی تاکنون در زمینه دوجنسگرایی در دسترس خواننده فارسی زبان قرار گرفته است. بسیاری از فارسیزبانان اطلاع کم و دور از واقعیتی در این زمینه دارند و دوجنسگراهراسی و دوجنسگراستیزی در فضای فارسی زبان نه تنها در میان دگرجنسگرایان بلکه در میان همجنسگرایان نیز شایع است.
از این رو سایت دوجنسگرا به دنبال معرفی طیف متنوعی از منابع موجود در زمینه دوجنسگرایی در زبان انگلیسی به خوانندگان فارسی زبان است. این منابع نه تنها در فرآیند هویتیابی و شناخت گرایش جنسی به دوجنسگرایان کمک میکند بلکه می تواند برای طیف متنوعی از مخاطبین فارسی زبان مفید و آگاهیبخش باشد. امید است این کتابخانه در نهایت به کاهش دوجنسگراستیزی، خشونت و پیشداوریهای نادرست در جامعه دگرباشان و رنگینکمانیهای فارسی زبان و به صورت گستردهتر در بین اقشار مختلف کاربران فضای مجازی کمک کند.
معرفی رمان: دوست پسرها با دوست دخترها Boyfriends with Girlfriends
رمان «دوست پسرها با دوست دخترها» (۱) نوشته الکس سانچز که در سال ۲۰۱۱ به چاپ رسیده است، به زندگی نوجوانان آمریکایی میپردازد که عشق به بیش از یک جنس را تجربه میکنند و سعی دارند خود و گرایش جنسیشان را بشناسند. نویسنده در خلال این داستان سعی دارد به مشکلات متعدد و متفاوت هویتیای که این نوجوانان با آنها درگیر هستند، بپردازد.
معرفی شخصیتها: سرجیو (Sergio) یک پسر دوجنسگراست اما تنها رابطه جدیاش با یک دختر بوده؛ لنس (Lance) همیشه میدانسته که یک مرد همجنسگراست، اما هیچ گاه یک دوست پسر واقعی نداشته است. وقتی این دو یکدیگر را ملاقات میکنند، در اولین نگاه عاشق هم میشوند اما آیا با وجود همه تفاوتهایی که آنها با یکدیگر دارند، این عشق برای شروع یک رابطه کافی است؟ وقتی که لنس رابطه با سرجیو را آغاز میکند، مطمئن نیست که آیا چنانکه سرجیو ادعا می کند، واقعاً یک نفر میتواند هم به زنان و هم به مردان گرایش داشته باشد؟ لنس سرجیو را دوست دارد ولی اعتقادی به دوجنسگرایی ندارد.
بنابراین از سرجیو میپرسد: «اما تو به مردان گرایش جنسی داری، آیا این تو رو همجنسگرا نمیکند؟ چرا آشکارسازی نمیکنی؟ از پنهان شدن دست بردار!»علاوه بر این، لنس بعد از اینکه می بیند سرجیو در مهمانی مدرسه با دختران و پسران به یک شکل و اندازه میرقصد احساس میکند که برای آغاز رابطه با سرجیو باید هم با دختران و هم با پسران رقابت کند.
سرجیو هم لنس را دوست دارد اما از اینکه گرایش جنسیاش انکار میشود ناراحت است و برای ورود به یک رابطه با چنین پیشفرضی آماده نیست. لنس هم از این که سرجیو نمیپذیرد با او وارد رابطه شود ناراحت است. در این میان آلی (Allie) دوست صمیمی سرجیو نیز که پیش از این خودش را زنی دگرجنسگرا میدانسته بعد از اینکه عاشق کیمیکو (Kimiko) میشود، در مورد گرایش جنسیاش دچار تردید میشود.
کیمیکو زنی همجنسگرا و دوست صمیمی لنس است. آلی در دو سال گذشته با پسری در رابطه بوده، اما وقتی که کیمیکو را ملاقات میکند، نمیتواند از فکر او بیرون بیاید. آیا این علاقه به این معناست که او همجنسگراست؟ یا دوجنسگراست؟ آلی میترسد اگر کیمیکو را ببوسد، رابطه دوستیشان با هم خراب شود. کیمیکو علاقه زیادی به آلی دارد از سویی دیگر، کیمیکو با مشکلاتی هم در خانه روبروست. مادرش که یک زن مهاجر ژاپنی است از او توقع دارد «دخترانهتر» لباس بپوشد و رفتار کند.
الکس سانچز یکی از معروفترین نویسندگان رمانهایی با موضوع دگرباشان جنسی و رنگینکمانیها برای گروه سنی نوجوانان است. او در پنج سالگی همراه مادرش از مکزیک به آمریکا مهاجرت کرده، در رشته مشاوره تحصیل کرده و سالها به عنوان مشاور جوانان و خانواده کار کرده است. سانچز که به عنوان یک پسر نوجوان همجنسگرا، فشار روانی زیادی را در دوره دبیرستان تجربه کرده است، در سالهای اخیر سعی داشته با نگارش رمانهای متعدد به نوجوانان دگرباش جنسی کمک کند.
او در مصاحبهای در این باره میگوید: «نوجوانی برای من مثل بسیاری دیگر دوره سختی، تنهایی و سردرگمی بود. بسیاری از چالشهای من مربوط به سکسوالیته و گرایش جنسیام بود. از آنجایی که در آن زمان قادر نبودم در این باره صحبت کنم و از آن سرگردانی رها شوم، فکر میکنم که همه آن احساسات متناقض در درونم منجمد شدند و بعدها تا حد زیادی در نوشتههایم ذوب شدند.
از زمانی که من کشمکشهای شخصی ام را ابراز کردهام، داستانهای من به دیگران کمک کردهاند که تجربیاتشان را درک کنند.» او در این مصاحبه انگیزه نگارش رمان « دوست پسرها با دوست دخترها» را ایمیلهایی میداند که از نوجوانان دوجنسگرا دریافت کرده است. در یکی از این ایمیلها یک نوجوان به او نوشته: «من هم به دخترها و هم به پسرها علاقه دارم.
اما دوستان همجنسگرا و دگرجنسگرایم به من گفتهاند که دوجنسگرا بودن بدترین چیز ممکن است. با وجود اینکه من دخترها و پسرها را به یک نسبت دوست ندارم، هنوز دخترهایی هستند که این قدر به نظرم سکسی میآیند که فقط دلم میخواهد ببوسمشان، اما به همین صورت پسرهایی سکسی هم هستند که دلم می خواهد آنها را هم ببوسم.
من هیچ کسی را ندارم که درباره این موضوع با او صحبت کنم و احساس تنهایی میکنم. میترسم که اگر به عنوان دوجنسگرا آشکارسازی کنم، مردم مرا جدی نگیرند. آنها فکر خواهند کرد که این تنها یک دوره گذار احمقانه است و من از این دوره عبور خواهم کرد. با این حال من دلم نمیخواهد که از این دوره عبور کنم.
چه کار باید بکنم؟» آثار سانچز تاکنون برنده جوایز ادبی متعددی شدهاند. از جمله سه کتاب «دشوار است که بگویی»، «سهگانه» و«طعمه» برنده لامبدا -جایزه ادبی دگرباشان جنسی- بودهاند. او همچنین در سخنرانیهای متعدد در شهرهای مختلف ایالات متحده آمریکا سعی داشته به نوجوانان، والدین آنها و افرادی که در حوزه آموزش به نوجوانان فعالیت میکنند، اهمیت پذیرش خود و احترام به دیگران را یادآوری کند.
۱- Alex Sanchez (2011) Boyfriends with Girlfriends, Simon & Schuster
نمایش
کلیه نظرات پس از بررسی و تایید مدیر وبسایت، بهصورت عمومی منتشر میشوند